۱۸ دی ۱۳۸۴

خسرو گل سرخي

در رودهاي جدايي ايمان سبز ماست كه جاري است
او مي رود در دل مرداب هاي شهر
در راه آفتاب خم مي كند بلندي هر سرو سرفراز
از خون من بيا بپوش ردايي
من غرق مي شوم در برودت دعوت
اي سرزمين من
اي خوب جاودانه ي برهنه
قلبت كجاي زمين است
كه بادهاي همهمه را اينك صدا زنم
در حجره هاي ساكت تپيدن آن ؟
در من هميشه تو بيداري
اي كه نشسته اي به تكاپوي خفتن من
در من هميشه تو مي خواني هر ناسروده را
اي چشم هاي گياهان مانده در تن خاك
كجاي ريزش باران شرق را خواهيد ديد ؟
اينك ميان قطره هاي خون شهيدم
فوج پرندگان سپيد با خويش مي برند
غمنامه ي شگفت اسارت را
تا برج خون ملتهب بابك خرم آن برج بي دفاع
اين سرزمين من است كه مي گريد
اين سرزمين من است كه عريان است
باران دگر نيامده چندي است آن گريه هاي ابر كجا رفته است ؟
عرياني كشت زار را با خون خويش بپوشان
اين كاج هاي بلندست كه در ميانه ي جنگل عاشقانه مي خواند
ترانه ي سيال سبز پيوستن را براي مردم شهر
نه چشم هاي تو اي خوبتر ز جنگل كاج
اينك برهنه ي تبرست
با سبزي درخت هياهويت
اي سوگوار سبز بهار
اين جامه ي سياه معلق را
چگونه پيوندي است با سرزمين من ؟
آنكس كه سوگوار كرد خاك مرا
آيا شكست در رفت و آمد حمل اين همه تاراج ؟
اين سرزمين من چه بي دريغ بود
كه سايه ي مطبوع خويش را
بر شانه هاي ذوالاكتاف پهن كرد
و باغ ها ميان عطش سوخت
و از شانه ها طناب گذر مرد
اين سرزمين من چه بي دريغ بود
ثقل زمين كجاست ؟
من در كجاي جهان ايستاده ام ؟
با باري ز فريادهاي خفته و خونين
اي سرزمين من
من در كجاي جهان ايستاده ام ... ؟
خسرو گلسرخي كه اين شعرشو هميشه تو جنگل كنار خونمون با خودم زمزمه ميكنم و وقتي يه روز يه نفر بهم بگه دختر شمال تو چشماي توئه اينو براش مي خونم و اين مي شه يه ماجرا

۸ نظر:

PaRaDa گفت...

binazir bud
:************
man sher ha ro ziad nemitunam dark konam vali inha ro mifahmam!
rasti miay shiraz???????
ba ham jigh mizanimmmmmmmmmmm

ناشناس گفت...

ثقل زمين كجاست ؟
من در كجاي جهان ايستاده ام ؟
با باري ز فريادهاي خفته و خونين
اي سرزمين من
من در كجاي جهان ايستاده ام ... ؟
هنوز زنگ صدايش در گوشم هست ،موقعي كه در دادگاه ايستاده بود و اين شعر را مي خواند . همه لال و مبهوت نگاهش مي كردند و او ايستاده چشم در چشم دژخيمش مي نگريست و از خلقش دفاع مي كرد . راستي بهار نارنج شما صدايش را گوش كرده اي؟

ناشناس گفت...

ثقل زمين كجاست ؟
من در كجاي جهان ايستاده ام ؟
با باري ز فريادهاي خفته و خونين
اي سرزمين من
من در كجاي جهان ايستاده ام ... ؟
هنوز زنگ صدايش در گوشم هست ،موقعي كه در دادگاه ايستاده بود و اين شعر را مي خواند . همه لال و مبهوت نگاهش مي كردند و او ايستاده چشم در چشم دژخيمش مي نگريست و از خلقش دفاع مي كرد . راستي بهار نارنج شما صدايش را گوش كرده اي؟

ناشناس گفت...

غمزده شدم.کمی برای آنکه این نوستالژیای سرطانی باز دلم را آکنده کرد.یادش بخیر این حرفهای خوب.حرفهای خوبی که نه شعر بود نه شعور.گرچه گوینده اش بااعتقاد کامل گفته بود.راستی این جستجوی بی حاصل حقیقت چه ارمغانی برایمان داشت.آدمهای خوب گاهی نقش تاریخی بدی ایفا میکنند.راستی مرگ گلسرخی هرچنددلیرانه چه فایده ای برای خلقی داشت که او خود را مدافعشان میدانست .ای کاش به جای تهییج خلایق آگاهشان میکرد.ای کاش زندگی را انتخاب می کردتاخوب زیستن را به مخلوق بیاموزد.ایکاش مانده بود تابرشانه های خویش این خلق بیشماررابنشاندتاآفتاب رانشانشان دهد.مثل آن دیگر همرزمانش که زیستن را انتخاب کردند.کافش ترا قبول دارداما میخواهدبداند تلقی تو ازشعرچیست؟بد نیست اگریک ÷ست را به این مقوله اختصاص دهی.خوب باشی

PaRaDa گفت...

salam
alan dare inja 1 baruni miad marekeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
jaye u khalie!

ناشناس گفت...

سلام
متاسفانه آدرسي ندارم كه بهت بگم از كجا تهيه كني . ولي قديمي ترها بايد داشته باشند . من هم از پيش يك دوست كاستش رو تهيه كردم
بخاطر اينكه دست خالي نيامده باشم آدرس يه وبلاگ رو مي زارم اينجا تا
متن دفاعيه رو بخوني
http://aracsis.persianblog.com/1383_1_aracsis_archive.html

ناشناس گفت...

چرا؟
باید از دست این همه تکنولوژی خسته شد اما نمی شه . من یک هفته رو صفحه های تکراری بچه ها گیر کرده بودم . جالبه.
فکر می کنی همه دارن برای امتحانا می خون بعد یه دفه می بینی نه بابا همه یک هفته ی کامل کار کردن.
هر هفت سال یک قرن تو علم کامپیوتره حالا پیدا کن پرتقال فروش و ببین یک هفته می شه چند ماه .
نمی دونم باید قدر دان نیما بود یا نه؟منظورم همون یوشیج معروفه که پدر شعر نو شده حالا معلوم نیست واقعا پدری کرده یا اینم فقط توهمات یه ذهن مریض ه که از قضا خوب نشده؟

ناشناس گفت...

What a great site Livestock insurance united arab using commercial ice cream machines in home bextra vein occlusion Silver frost free freezers 1970-1971 hockey expansion team dkny shoes online Follic ice makers machine gun ice Mens versace dress shirts