دوستی دارم غیر ایرانی متولد افریقا با پدر و مادری از دو ملیت متفاوت، بزرگ شده در یکی از کشور های حوزه خلیج فارس که ده سال است در ایران درس می خواند و کار می کند. اغلب با هم حرف می زنیم و از اینجا و آنجای دنیا برای هم تعریف می کنیم. البته من قسمت اینجاهایش را میگویم و او آنجاهاش.
داشتیم از وطن می گفتیم.
پرسیدم اگر ازدواج کنی (می گوید از یک ملیت دیگر زن می گیرد!) فرزندت به چه زبانی و چه فرهنگی متعلق خواهد بود؟ وطن برای او و فرزندش چه معنایی خواهد داشت؟
پاسخ او خیلی شخصی بود ولی من همیشه فکر می کنم آیا آدمهایی مثل او از این چندپارگی فرهنگی سود می برند یا زیان؟ و آیا می توان این نسل را که کم هم نیستند شازده کوچولوهایی به حساب آورد که فارغ از خاک و ملیت فقط به "گل سرخشان" می اندیشند؟
این حرفها مال قبل از انتخابات بود و من که در این روزها شاهد تلاش نسل دومی ها و سومی های ایرانی دور از وطن هستم دوست دارم بدانم چیزی که ما را به هم مربوط می کند چیست؟
آیا وطن در زمانه ی پست مدرن معنای دیگری خواهد یافت؟
داشتیم از وطن می گفتیم.
پرسیدم اگر ازدواج کنی (می گوید از یک ملیت دیگر زن می گیرد!) فرزندت به چه زبانی و چه فرهنگی متعلق خواهد بود؟ وطن برای او و فرزندش چه معنایی خواهد داشت؟
پاسخ او خیلی شخصی بود ولی من همیشه فکر می کنم آیا آدمهایی مثل او از این چندپارگی فرهنگی سود می برند یا زیان؟ و آیا می توان این نسل را که کم هم نیستند شازده کوچولوهایی به حساب آورد که فارغ از خاک و ملیت فقط به "گل سرخشان" می اندیشند؟
این حرفها مال قبل از انتخابات بود و من که در این روزها شاهد تلاش نسل دومی ها و سومی های ایرانی دور از وطن هستم دوست دارم بدانم چیزی که ما را به هم مربوط می کند چیست؟
آیا وطن در زمانه ی پست مدرن معنای دیگری خواهد یافت؟
۱ نظر:
سلام
منم بهش فکر کردم... این روزا بیشتر...
به نظر من حس ناسیونالیستی دچار تغییراتی شده... واسه بعضیا شدیدتر و واسه بعضی ضعیف تر شده...
وبلاگتون عالیه هم اینجا هم اونی که توی بلاگفا بود..
شاد و موفق باشد...
ارسال یک نظر