حالا که داریم به جمهوری ایرانی فکر می کنیم و به قانون اساسی جدید با توجه به تنوع اقوام و مذاهب در ایران به گمانم ایده فدرالی کردن ایران به نفع همه باشد.
دولت آمریکا و آلمان نمونه های خوبی از دولت فدرالی هستند.
1. نظام سیاسی آلمان
2. حکومت فدرالی
اصول حکومت فدرال :
تقسیم قدرت هنگامیکه مردمی آزاد زندگی در چارچوب قانون اساسی را با توافق بر می گزینند، این گزینش ممکن است به شیوه های گوناگون به مورد اجرا گذشته شود. برخی از حکومت های مردم سالار دارای دولتهای یکپارچه ای دارند. یک راه حل دیگر تشکیل یک دولت فدرال است که در آن قدرت در سطح محلی، منطقه ای و ملّی تقسیم می شود.
درنظام فدرال آمریکا، نهاد هایی نظیر پلیس و مدارس عمدتاً در سطوح محلی اداره و از نظر مالی تأمین می شوند.
به عنوان مثال، ایالات متحده آمریکا یک جمهوری فدرال است که در آن ایالت ها موقعیت و اختیارات قانونی خود را دارند و مستقل از دولت فدرال عمل می کنند . بر خلاف تقسیمات کوچک تر سیاسی در کشور هایی چون انگلستان و فرانسه که دارای ساختار سیاسی مرکزی اند، دولت فدرال نمی تواند ایالات آمریکا را حذف کند یا تغییر دهد. گر چه در ایالات متحده آمریکا قدرت در سطح ملّی بنحو چشمگیری افزایش یافته است، با این حال ایالات هنوز مسئولیت های حائز اهمیتی را در زمینۀ آموزش، بهداشت، حمل و نقل و اجرای قانون بعهده دارند. در عوض هر یک از ایالات نیز با واگذاری بسیاری از وظایف خود مانند فعالیت مدارس و پلیس به جوامع محلّی، از الگوی فدرال پیروی کرده اند.
تفکیک قدرت و اختیارات در یک نظام فدرال هرگز به صورت کاملً منظم و مشخص نیست -- مؤسسات فدرال، ایالتی و محلّی همه می توانند مواردی را در زمینۀ آموزش و اجرای عدالت در مورد مجرمین در دستور کار خود قرار دهند که با یکدیگر تداخل و یا حتی منافات داشته باشد -- اما حکومت فدرال می تواند فرصت های موجود را که برای مشارکت شهروندان و کار آیی یک جامعۀ طرفدار مردم سالاری بسیار حیاتی است، افزایش دهد. آمریکائیها معتقدند که ساختار حکومت فدرال مدافع استقلال فردی آنان است.