"شرم"
افساریست بر روح سرکشم
راست می گویی مادر
دخترت افسار گسیخته
"بکارت"
جامه ای بود که بر تنم سنگینی می کرد
به دورش انداختم
برهنه
در میان باد دویدم
"زنانگی"
نه زایندگی من بود
نه گیسوان بلندم
آن عطشی بود که به نوشیدن تو داشتم
مرد
افساریست بر روح سرکشم
راست می گویی مادر
دخترت افسار گسیخته
"بکارت"
جامه ای بود که بر تنم سنگینی می کرد
به دورش انداختم
برهنه
در میان باد دویدم
"زنانگی"
نه زایندگی من بود
نه گیسوان بلندم
آن عطشی بود که به نوشیدن تو داشتم
مرد