۲۳ اسفند ۱۳۸۷

پدرم

نفرین بر زمان که می گذرد

و حواسش نیست

این همه سفید

میهمان ناخوانده شقیقه های مهربان تو شد


این را نوشتم در جمعه بیست و سوم اسفند 1387ساعت18:47من باهار نارنج

هیچ نظری موجود نیست: