۲۲ شهریور ۱۳۸۸

دانه های سکوت خوشه های خشم به بار می آورد

از انقلاب چیزی نمانده جز یک خیابان در قلب مریض و سکته ای تهران!
از انقلاب چیزی نمانده جز یک برج و باروی طلایی در کنار عوارضی تهران - قم
از انقلاب چیزی نمانده جز گورستانهای آباد
از انقلاب چیزی نمانده جز چند بند در قانون اساسی

یادتان مانده ما روزی لاله های انقلاب و شکوفه های ایران بودیم؟ ما گلهای خندان بودیم؟ یادتان هست روزی امیدتان به دبستانی هایی بود که حالا شده اند بلای جانتان؟ یادتان هست نمازهای زورکی مدرسه را و کارت نمازی که اگر یک مهرش کم بود باید مادرمان می آمد مدرسه و داغ ننگ بینمازی ما را به جان می خرید؟
ما همانهایی هستیم که ذره ذره نفرت از شما سی سال در وجودمان رسوب کرد و دم نزدیم. ما همانهایی هستیم که این انقلاب چیزی برایمان نداشت که حالا عزای از دست رفتنش را بگیریم. درهای دانشگاهتان را به رویمان ببندید. ما ترم پاییزه اوین را ثبت نام می کنیم.
دانایی میوه ی ممنوع بود
ما خوردیم


۸ نظر:

nooshin گفت...

salam ba ejazeh linketoun kardam

ستایش گفت...

چه حرفهای خوب و درستی

ساسوشا گفت...

خیلی بد جنسی...باید از گودرریدر پیدات کنم؟خیلییییییییییییییییییییی بد جنسی..
حالا اینا رو بی خیال..دلم برات تنگ شده بود..

ناشناس گفت...

اون قسمت کارت نماز محشر بود و کلی خاطره انگیز، جوری که چیزی رو یادت میاندازه همزمان هم احساس میکنی دیگه کول و ریلکسی با اون ماجرا و دیگه دلخور نیستی!

ناشناس گفت...

keep up the good work dude!!!!

ناشناس گفت...

مطلبت را در فيسبوک گذاشتم
مطلبت کوتاه و تيز بود تو نسل بعد از ما هستى!!!
خيابان انقلاب و برج و باروى طلايى را و گورستانها و بندهاى قانونشان را، روى اجساد نسل من بنا کردند!!!
تا مهر نماز خواندن و نخواندن را در دفتر نسل تو نازنين بکوبند
به خودم و به نسل تو چه ميتوانم بگويم جز اينکه
گرچه ره تاريک است
دل قوى دار سحر نزديک است
آينده در مشت نسل توست نازنين

ناشناس گفت...

کوتاه . کوبنده . حرف دل ...

ما همانهایی هستیم که این انقلاب چیزی برایمان نداشت که حالا عزای از دست رفتنش را بگیریم.

آفرین به تو و به غیرت نوع دوستی ات .

مهران
26
teh

ناشناس گفت...

واقعاً قشنگ بود. حرف من هم بود. ما چقدر زياديم.مرسی از اينکه مينويسی.
www.17mehr.persianblog.ir