آقا پسری که تو مترو جلوی من نشسته بودی و بلوز آبی یقه اسکی و شلوار دمپا کشاد جین پوشیده بودی و کیفت رو چپ راست انداخته بودی روی شونه و زیر ابرو برداشته بودی و مرد چاقه کنار من داشت بر وبر نگات میکرد.
ببخشید که دستمال کاغذی نداشتم بدم بهت اشکاتو پاک کنی.
ببخشید که دستمال کاغذی نداشتم بدم بهت اشکاتو پاک کنی.