ديشب خواب ديدم دو نيمه شده ام و هر نيمه ام را فرشته ای به دوش می کشد . در نيمه راه برزخ يکی رو به ديگری گفت : من برگه ورود ندارم . فرشته ديگر که زير سنگينی نيمی از من خم شده بود گفت : همينجا دفنش کن کسی نمي فهمد و من وارد بهشت شدم در حالی که همه به چشم نيمه گمشده شان نگاهم مي کردند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر