۲۳ آبان ۱۳۸۸

تلخی بی پایان


زندگی جهنمی است که ادبیات آن را قابل تحمل میکند

تنها شعر
- به جای یک بخاری گازی یا اندام پر شکوه مردانه تو -
در حضور همیشگی زمستان در خانه
مرا گرم می کند

۲ نظر:

ذهن ِآشفته گفت...

اندام پرشکوه مردانه!

با گرمای شعر موافقم

pooyan گفت...

ديد قشنگي داشتي و خوب تونستي منتقل كني! مرسي