۳۰ مهر ۱۳۸۷

آرشیو تیر1385

...
نیستی
چه عذابیست
تخت خالی و سیگار ....
این را نوشتم در دوشنبه بیست و ششم تیر 1385ساعت8:20من باهار نارنج
آرشیو گفت و شنید

f & m

نمی شود مردی را با نامی زنانه صدا کرد ؟
نمی شود به محبوبم بگویم :
"بهار "
یا
"نازنین" ؟
این را نوشتم در چهارشنبه چهاردهم تیر 1385ساعت19:57من باهار نارنج
آرشیو گفت و شنید

من
میان ما
نمی دانم من یعنی کداممان
هر چه میآیم چرا نمیرسم به تو ؟
فردا یعنی چند سال دیگر ؟
*****
خدا را رها کنم
تو مرا میترسانی
خدا که باشد
من جن می شوم
می رسم به نام تو
دود می شوم
این را نوشتم در شنبه دهم تیر 1385ساعت11:11من باهار نارنج
آرشیو گفت و شنید

دختر !
مثل آلبوم کهنه
به هر اتفاق جدید
عادت کرده ام
مثل اهرام ثلاثه
زلزله ها را می شمارم
در خوابم
می ترسم اندام بکر ترا
به هزار خاطره مردانه
آلوده کنم
این را نوشتم در پنجشنبه هشتم تیر 1385ساعت1:13من باهار نارنج
آرشیو گفت و شنید

نبودم
اینترنت نداشتم . بعد که داشتم کیبورد فارسی نداشتم حالا هر دو تا را دارم . برمیگردم و حسابی می نویسم .
این را نوشتم در شنبه سوم تیر 1385ساعت23:23من باهار نارنج
آرشیو گفت و شنید

هیچ نظری موجود نیست: